حسین گریه و شیون نخواست از مردم حسین خواست که مردم نگشته سر در گمحسین خواست که پیمان شکن شود رسواچه در عراق و چه ایران، چه کوفه یا در قمحسین کرد رها حج و رفت سوی جهادندای «ینصُرُنی» داد و گفت ینصُرکُمغدیر را چو به صحرای غفلت افکندندرسید دامنه ی آن به کربلا از خمز بس عظیم بُوَد این تراژدی «عاصم»غمش سراسر عالم گرفته تا انجُمسوای فلسفه ی کربلا یکی اینکهحسین شیعه بخواهد نه گریه، ای مردماول محرم ۱۴۴۵ قمری ۴/۲۸/ ١٤٠٢ شمسیمحمد شیران«عاصم اصفهانی» + نوشته شده در جمعه ۳۰ تیر ۱۴۰۲ ساعت 17:30 توسط گل سرخ | بخوانید, ...ادامه مطلب