اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)

متن مرتبط با «خانهٔ» در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) نوشته شده است

خانهٔ عشق

  • این دل نازک من چون پَر گل تاب ندارد دل من باغ پُر از گل بُوَد و باب ندارد تا گل تازه شکوفا شده سیراب نگردد دل من تشنهٔ عشق و سر سیراب ندارد دل من حوض پر آبی، شده از اشک زلالم اگر آن را شکنی، حوض دگر آب نداردبه دلم گشت برات اینکه تو در خواب ببینم چشمم از شوق وصال تو دگر خواب ندارد کعبهٔ دل که ز هر چار طرف سجده توان کردشد علی زاده در آن خانه که محراب ندارددل اگر مُرد، دگر کاری از آن مُرده نیاید زنده دل، کار به جمعیت ناباب ندارد دل بی نور، سیاه و نتوان کرد تماشا دل بی‌روح چو عکسی است که یک قاب ندارد راز دل فاش مکن «عاصم» و جو محرم رازی خانهٔ عشق، توانایی سیلاب ندارد .محمد شیران(عاصم اصفهانی) + نوشته شده در جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ساعت 19:46 توسط گل سرخ  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها