اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)

متن مرتبط با «نبود» در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) نوشته شده است

بود و نبود

  • اگر به دست تو دیگر نمی‌رسد دستمهنوز هم که هنوز است یاد تو هستمز پیش‌از آن‌که خبردار می‌شود شَستم تمام بود و نبودِ تو آمده دستم دهان به شکوه مکن باز، هرکه را آخربه یک تبسم زیبا دهان او بستم نیامده که بماند کسی و من اکنونبه افتخار از این جوی جستم و رستمبه سرنوشت مسافر نبوده پیوستیمرا برد به همان‌جا که آفریدستم سرود (عاصم) واصل در آخرین غزلشبه جمع همسفرانِ گذشته پیوستممحمد شیران(عاصم اصفهانی) + نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ ساعت توسط گل سرخ  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها