باشد خرابی از من و تو، از رکاب نیست
بر عهده ی گناه نباشد گناه ما
شرّ از شراب خوار بود از شراب نیست
تا بوده، بوده آب همی مایه ی حیات
گشتی تو غرق آب که مشکل از آب نیست!
وقتی گلوله سینه ی مظلوم را شکافت
قاتل مسبب است سلاح و خشاب نیست
دنیای بی کتاب کویری است بی مسیر
یابنده است آنکه بدون کتاب نیست
راهی که آخرش به ثواب و صواب نیست
"عاصم" نجات از آن بجز از اجتناب نیست.
محمد شیران "عاصم"
اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 184